اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
اعتراف می کنم دختر خاله ام رو بعد از مدت ها دیده بودم و هفت ماهه باردار بود. خیر سرم اومدم جنسیت بچه رو بپرسم گفتم خب حالا قراره مامان شی یا بابا؟!
من توی مدرسه جزو اون هایی بودم که وقتی برق میومد نعره میزدم صلوات میفرستادم.
محض اینکه ده ثانیه ام که شده وقت کلاسو بگیرم !!
یه وقتایی که اینترنتم قطع میشه،
کلا یادم میره که خودِ کامپیوترم هنوز کار میکنه ..!
با دوستم رفتم استخر ، آروم آروم داشتم میرفتم سمت رفیقم یهو غریق نجات سوت زد!!!!
گفتم چی شده ؟!!! من که کاری نکردم!!!!!
گفت: افکار شومی در سر داشتی!!!!
منومیگی :|
رفیقمومیگی :))
هر کی بهت سنگ پرت کرد... تو بهش گل پرت کن...!.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
اما با گلدونش... :)
حتما برا شما هم پیش اومده که بچه های کلاس برای مسخره بازی جیغ میزنن شما هم کم کم تحریک میشید و یه صدای عجیب از خودتون درمیارید ناگهان همه ی کلاس ساکت میشن و....
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیچ کس نبود) در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند... >>حالا می فهم، ما با قصه خواب نمی رفتیم. همون اول هنگ می کردیم!!!
غیرممکنه توی مدرسه های اینجا درس خونده باشی و این جمله رو نشنیده باشی: «ببینید همه تون صفر بشین، یه دوزاری از حقوق من کم نمی کنن، همه تون 20 هم بشید یه دوزاری به حقوق من اضافه نمی کنن!»
آماده اید بچه ها؟
بله ناخداااااا
نشنیدم صداتونو
بله ناخدااااا
آووووووووووووووووو
میاد پیشتون با خوش حالی
باب اسفنجی
عاشق آبه این تپلی
باب اسفنجی
نداری دوستی به این خوبی
باب اسفنجی
اسفنج کوچیک دندون خرگوشی
باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی باب اسفنجی
شلوااااااااااار مککککععععبییییی
هاااهاااااهاهاها
